فضيلت تربت امام حسين(ع) و آداب استفاده از آن

در فضيلت تربت آن حضرت روايات فراوانى وارد شده، مانند:

1ـ از روايات متواتر به دست مى آيد كه تربت پاك آن حضرت شفاى دردها و بيمارى هاست(1) و امان از بلاها و هر خوف و ترس(2) و طبق بعضى از روايات، تربت را مى توان از ميان محلّ قبر مبارك تا يك ميل(3) و يا حتّى تا چهار ميل(4) برگرفت.

مرحوم محدّث قمى(رحمه الله) در «فوائد الرضويّه» در احوال سيّد محدّث و مُتبحّر، آقا سيّد نعمت الله جزايرى(قدس سره) مى نويسد كه آن سيّد جليل در تحصيل علم، زحمت بسيار كشيده و رنج بسيار برده است و چون در اوايل تحصيل حتّى قادر بر تهيّه چراغ نبود، از روشنى مهتاب استفاده مى كرد، لذا از كثرت مطالعه در مهتاب، چشمانش ضعيف شده بود، ولى به بركت تربت مقدّسه سيّدالشهدا و خاك مرقدهاى شريفه ائمّه عراق(عليهم السلام) چشمانش روشنى يافت،(5) و جاى تعجّب نيست كه خداوند چنين اثرى را در آن خاك مقدّس براى شيعيان و محبّان قرار داده باشد.

بهترين راه براى استفاده از تربت پربركت آن حضرت، اين است كه مقدار كمى از تربت تميز را در مقدار كمى آب تميز حل كنند و از آن كمى بنوشند; يا هر يك از افراد خانواده مقدارى از آن آب را به عنوان تبرّك استفاده كنند، و طريق ديگر اين كه به اندازه يك عدس از تربت تميز را روى زبان بگذارند و يك جرعه آب روى آن بنوشند.

2ـ «ابن قولويه» از شخصى نقل مى كند كه گفت: امام على بن موسى الرضا(عليهما السلام) از خراسان برايم بسته اى را فرستاد، وقتى آن را گشودم، در ميانش خاكى را يافتم. از كسى كه آن را آورده بود پرسيدم: اين چيست؟ گفت: خاك قبر امام حسين(عليه السلام) است، آن حضرت (امام رضا(عليه السلام)) هديه اى براى كسى نمى فرستد مگر آن كه كمى از اين خاك را در ميانش مى گذارد و مى فرمايد: به اذن و مشيّت خدا امان از بلاهاست.(6)

3ـ يكى از ياران امام صادق(عليه السلام) به محضر مبارك امام عرض كرد: چگونه است كه فردى از خاك قبر امام حسين(عليه السلام) برمى دارد و از آن سود مى برد، ولى فرد ديگرى از آن برمى دارد و بهره اى نمى برد؟ جواب فرمود: «نه والله، هر كس كه از آن خاك بردارد و اعتقاد داشته باشد كه به او نفع مى بخشد، البتّه بهره مند مى شود».(7)

كيفيّت استفاده از تربت حسينى:

در ارتباط با آداب نگهدارى تربت حسينى و كيفيّت بهره گيرى از آن نيز رواياتى وارد شده است:

1ـ از ابوحمزه ثمالى نقل شده: خدمت امام صادق(عليه السلام) عرض كردم: اصحاب را مى بينم كه از خاك قبر امام حسين(عليه السلام) برمى دارند و از آن (باذن الله) شفا طلب مى كنند، آيا واقعاً در آن شفا وجود دارد؟ فرمود: «از خاكى كه از فاصله ميان قبر تا چهار ميل برمى دارند، مى توان براى درمان دردها بهره جست، و هر كس يقين به شفاى آن داشته باشد هرگاه از آن شفا بجويد بِاذن الله كفايتش مى كند».(8)

2ـ در روايت ديگرى آمده است كه هرگاه كسى از شما خواست از تربت بهره گيرد، نخست آن را ببوسد، سپس بر دو ديده اش بگذارد و بر ساير بدن بمالد و بگويد:

اَللّـهُمَّ بِحَقِّ هذِهِ التُّرْبَةِ، وَبِحَقِّ مَنْ حَلَّ بِها، وَثَوى فيها، وَبِحِقِّ اَبيهِ وَاُمِّهِ وَاَخيهِ،وَالاَْئِمَّةِ مِنْوُلْدِهِ،وَبِحَقِّ الْمَلائِكَةِ الْحآفّينَ بِهِ،اِلاَّ جَعَلْتَهاشِفآءً مِنْ كُلِّ دآء،وَبُرْءاًمِنْ كُلِّ مَرَض،وَنَجاةً مِنْ كُلِّ آفَة،وَحِرْزاًمِمّااَخافُوَاَحْذَرُ.

خدايا به حقّ اين تربت شريف و به حقّ آن بزرگوارى كه در آن فرود آمد و مسكن گرفت و به حقّ پدر و مادرو برادرش و امامان از فرزندانش و به حقّ فرشتگانى كه او را دربرگرفته اند كه بگردانى آن را شفاى از هر درد و درمان از هر بيمارى و رهايى از هر آفت و پناهگاهى از هر چه از آن مى ترسم و پرهيز مى كنم.

سپس از آن استفاده كند.(9)

3ـ و نيز در روايتى آمده: هر گاه خواستى از تربت امام حسين(عليه السلام) استفاده كنى بگو:

بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ، اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ رِزْقاً واسِعاً، وَعِلْماً نافِعاً، وَشِفآءً مِنْ كُلِّ دآء، اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَىْء قَديرٌ.(10)

به نام خدا و به ذات خدا، خدايا بگردانش روزى فراخ و دانشى سودمند و شفاى از هردردى كه تو بر هر چيز توانايى.

4ـ مستحب است قدرى تربت حسينى به همراه ميّت، داخل قبر گذاشته شود،(11) و در روايت ديگرى وارد شده كه با حنوطش مخلوط گردد.(12)

5ـ مستحب است سجده كردن بر تربت امام حسين(عليه السلام) كه حجاب هاى هفتگانه را باز مى كند و سبب قبولى نماز و بالا رفتن آن به آسمانها مى شود.(13)

6ـ مستحب است از آن، تسبيح بسازند و با چنين تسبيحى ذكر گويند(14) كه فضيلت عظيم دارد و مادامى كه در دست صاحبش مى باشد، تسبيح خدا مى گويد هر چند صاحبش تسبيح نگويد.(15)

يادآورى:

1ـ همان گونه كه از مجموع روايات فوق به دست آمد، بايد حريم تربت حسينى را پاس داشت و به گونه اى آن را نگهدارى كرد كه بى حرمتى پيش نيايد، زير دست و پا نماند، در راه نريزند و آلوده نكنند.

2ـ مشهور ميان علما اين است كه خوردن گل و خاك، مطلقاً جايز نيست مگر تربت مقدّسه امام حسين(عليه السلام) كه آن هم صرفاً به قصد شفا جايز است، و احتياط آن است كه بيش از يك عدس نباشد.

3ـ در اين كه مقصود از تربت حسينى، خاكِ چه مقدار فاصله از زمين كربلا مى باشد، تعبيرات روايات گوناگون است ; البتّه هر چه نزديكتر به قبر مقدّس باشد، بهتر است.(16)

فضيلت زمين كربلا و حائر حسينى:

روايات فراوانى در ارتباط با شرافت و فضيلت زمين كربلا و حائر حسينى وارد شده كه به بعضى از آنها اشاره مى شود:

1ـ اميرمؤمنان(عليه السلام) از زمين كربلا به همراه جمعى از اصحابش گذشتند، وقتى به آن جا رسيدند اشك از چشمان حضرت جارى شد و فرمود: اين جاست جايگاه اقامت سوارانشان و اينجاست محلّ انداختن بارهايشان و اين جاست كه خونشان ريخته مى شود، خوشا به حال تو اى تربتى كه خون ياران حق روى تو ريخته مى شود (هذا مُناخُ رُكّابِهِمْ، وَ هذا مَلْقى رِحالِهِمْ، وَ هُنا تُهْرَقُ دِماءُهُمْ، طُوبى لَكَ مِنْ تُرْبَة عَلَيْكَ تُهْرَقُ دِماءُ الاَْحِبَّةِ).(17)

2ـ در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: جايگاه قبر حسين بن على(عليهما السلام) از روزى كه آن حضرت در آن دفن شد، باغ پرارزشى از باغ هاى بهشت است.(18)

3ـ ابوهاشم جعفرى مى گويد: امام هادى(عليه السلام) در ايّام بيماريش مى فرمود: كسى را به سوى «حائر» (حائر حسينى براى طلب شفاى من) بفرستيد. عرض كردم: فدايت شوم اجازه مى فرماييد كه من بروم؟ فرمود: برو امّا با رعايت تقيّه... عزم بر حركت گرفتم ولى قبل از حركت، جريان را براى علىّ بن بلال ذكر كردم، او با تعجّب گفت: حضرت هادى(عليه السلام) خودش حائر است او را با «حائر» چه كار؟! خدمت حضرت رسيدم سؤال علىّ بن بلال را براى او نقل كردم، فرمود: آيا رسول الله خانه خدا را طواف نمى كرد و حجرالاسود را نمى بوسيد با آن كه حرمت رسول گرامى(صلى الله عليه وآله) وحرمت مؤمن از حرمت خانه خدا بيشتر است؟ بدان كه اين مكان ها مكان هايى هستند كه خداوند دوست دارد ياد او در آنها زنده شود، من هم دوست دارم براى شفاى من در مكان هايى دعا شود كه خدا دوست دارد و حائر حسينى يكى از آن مكانهاست.(19)

محلّ حائر حسينى:

بحثى كه در اين جا مطرح است اين است كه چه مقدار از اطراف قبر مطهّر امام حسين(عليه السلام) «حائر» محسوب مى شود و آن مكانى كه آن همه روايات در فضيلت آن و استجابت دعا در آن، در فصل فضيلت زيارت ذكر شد، كدام است و چه مقدار مساحت دارد؟

مرحوم «علاّمه مجلسى» اقوال متعدّدى را از علما در اين رابطه نقل كرده است و آنچه در نظر شريف خود ايشان تقويت دارد اين است كه مراد از «حائر»(20) آن مقدار از مساحتى است كه ديوارهاى صحن، آن را احاطه كرده است در نتيجه خود صحن از جميع اطراف و ساختمان هايى كه به قبّه شريفه متّصل است و همچنين مسجدى كه در پشت آن قبّه قرار دارد جزء حائر محسوب مى شود. و آنچه مشهور ميان اهالى كربلاست و از گذشتگان، به آنها به ارث رسيده و همچنين ظاهر كلمات اكثر اصحاب، همين است.(21)

مرحوم «صاحب جواهر» نيز در تفسير حائر همين معنا را انتخاب كرده است(22) هر چند احتياط آن است كه صحن مطهر را جزء حائر ندانند و به حرم مطهّر و رواق ها و مسجد بالاسر قناعت كنند، به خصوص اين كه در گذشته حرم تا اين حد توسعه نداشت.

از خداوند بزرگ توفيق بهرهورى همه عاشقان مكتب آن حضرت را از فيوضات عظيم اين اماكن مقدّسه مسألت داريم.

 

1. همان مدرك، باب 91، حديث 3، 4، 5، 8، و باب 92، حديث 4، 5، 6.

2. همان مدرك، باب 92، احاديث 1،2،4،5.

3. همان مدرك، باب 92، حديث 6 و باب 91، حديث 5. (يك ميل حدود 1600 متر است).

4. همان مدرك، باب 93، حديث 5.

5. فوائد الرضويه، صفحه 695.

6. كامل الزيارات، باب 92، صفحه 278، حديث 1.

7. همان مدرك، باب 91، صفحه 274، حديث 1.

8. همان مدرك، باب 93، صفحه 280، حديث 5.

9. بحارالانوار، جلد 98، صفحه 119، حديث 4 و امالى طوسى، صفحه 318، حديث 93.

10. كامل الزيارات، باب 94، صفحه 284، حديث 1.

11. بحارالانوار، جلد 98، صفحه 136، حديث 75.

12. همان مدرك، صفحه 133، حديث 63 و تهذيب، جلد 6، صفحه 76، حديث 18.

13. بحارالانوار، جلد 98، صفحه 135، حديث 74.

14. همان مدرك، جلد 98، صفحه 132، حديث 61، و تهذيب، جلد 6، صفحه 75، حديث 16.

15. همان مدرك.

16. رجوع كنيد به : بحارالانوار، جلد 98، صفحه 130، حديث 50، 54 و 55; و جواهرالكلام، جلد 36، صفحه 364.

17. كامل الزيارات، باب 88، صفحه 270، حديث 11.

18. كامل الزيارات، باب 89، صفحه 271، حديث 1.

19. همان مدرك، باب 90، حديث 1 و بحارالانوار، جلد 98، صفحه 112 .

20. «حائر» در لغت (از حَيَرَ است نه از حَوَرَ) به مكانى گفته مى شود كه آب در آن جا جمع شود و دَوَران پيدا كند (صحاح اللغة و مصباح المنير) در هر حال: گويا از زمانى كه متوكّل عبّاسى ـ لعنة الله عليه ـ قبر آن حضرت را به آب بست، ولى آب در اطراف قبر، دور زد و به خود قبر نرسيد، به اين محوّطه حائر گفته شد. (بحارالانوار، جلد 98، صفحه 117).

21. بحارالانوار، جلد 98، صفحه 117.

22. جواهرالكلام، جلد 14، صفحه 339.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, | 15:59 | نویسنده : بحرینی |